...............................................................................................................
(مرحوم حاجی ملاّ احمد نراقی (رضوان اللّه تعالی علیه ))
یکی از علمای علم اخلاق است و کتاب معروف
(معراج السّعاده ) متعلق به آن عالم بزرگوار می باشد.
مرحوم حاجی فرزندی داشت که خیلی به او علاقه مند بود.
اتّفاقا این فرزند مریض می شود، به طوری که حاجی از
خوب شدن و بهبودیش ماءیوس می شود، و بی اختیار و
دیوانه وار از خانه خارج می شود، و در میان کوچه و
خیابانهای کاشان شروع به قدم زدن می کند.
ناگهان درویشی با خدا و اهل معنی (نه از این درویش های
صوفی مسلک از خدا بی خبر) پیدا می شود و به حاجی
سلام می کند، و می گوید: حاجی چرا پریشان و ناراحتی ؟
حاجی می فرماید: فرزندم مریض است و از بهبودی او
ماءیوس شده ام .
درویش می گوید: اینکه مطلب سهل و آسانی است ،
بعد عصای نیزه دار خودش را به زمین زد و (سوره حمد)
را غلط و غُلُوط و بدون در نظر گرفتن اعراب خواند و فوت
کرد و گفت : حاجی برو که پسرت (شِفا) پیدا کرد.
حاجی با تعجّب به خانه بر می گردد، می بیند فرزندش
عرق کرده و صحیح و سالم است . حاجی خیلی تعجّب
می کند، که این درویش ، کی بود که (با یک سوره حمد
بی اعراب فرزندش را شفا داد.)
کسی را دنبال درویش می فرستد، آن بنده خدا همه کوچه
خیابان ها را زیرپا می گذارد، ولی درویش را پیدا نمی کند.
بعد از هفت ، هشت ماه ، یک روز حاجی ، درویش را در
کوچه می بیند. و به او می گوید: ای درویش تو مرد با
خدا و صاحب نفسی هستی ، ولی آن روز که (سوره حمد)
را خواندی درست تلاوت نکردی و قرائتت صحیح نبود،
بیا احکام تجوید و مسائل شرعیت را پیش من بخوان و یاد بگیر.
درویش ناراحت می شود و می گوید: اشکال ندارد حالا که
(سوره حمد) ما را تو نپسندیدی ، ما پس می گیریم ، بعد عصا
را به زمین می زند و دوباره (سوره حمد) را تلاوت می کند
و فُوت می کند و ......
......................................................................
مشخصات کتاب